7مهر 1388 / 10 شوال 1430 / 29 سپتامبر 2009

شهيد حجت‏الاسلام و المسلمين سيد عبدالكيم هاشمي‏نژاد در سال 1311 شمسي (1351 ق) در خانواده‏اي متدين در "بهشهر" مازندران ديده به جهان گشود و از 14 سالگي در محضر آيت‏اللَّه كوهستاني و سپس در قم به مدت چهارده سال نزد آيات عظام: سيد حسين بروجردي و امام خميني (رحمت الله علیه) به تحصيل علوم ديني پرداخت. وي در دوران مبارزات اسلامي ملت ايران به رهبري امام خميني (ره) با خطبه‏ها و سخنراني‏هاي حماسي و آتشين خويش، در نشر افكار انقلابي اسلام و افشاي ماهيت رژيم پهلوي، تمامي توان خود را به كار برد و در اين راه متحمّل سختي‏ها و شكنجه‏هاي ايادي رژيم گرديد. وي از ابتداي مبارزه تا پيروزي انقلاب اسلامي، چندين بار دستگير و به زندان‏هاي طولاني مدت محكوم گرديد. اين مجاهد انقلابي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به عنوان نماينده استان مازندران در مجلس خبرگان قانون اساسي انتخاب شد، در تدوين قانون اساسي و به خصوص در جهت تثبيت اصل ولايت فقيه، زحمات بسياري كشيد. حجت‏الاسلام هاشمي نژاد پس از پايان دوره مجلس خبرگان و تدوين قانون اساسي، مقام دبيري حزب جمهوري اسلامي مشهد را به عهده گرفت و از اين پايگاه، حملات مداوم خود را متوجه نفاق حاكم بر بعضي مكان‏هاي دولتي و ارتجاع كرد و با ضد انقلاب به مبارزه سختي پرداخت. وي با شروع جنگ تحميلي، در جبهه‏هاي غرب و جنوب حضور يافت و با سخنراني‏هاي پرشور خود، در بالابردن روحيه رزمندگان، نقش بسزايي ايفا كرد. آن شهيد بزرگوار، پشتوانه محكمي براي انقلاب بود، از اين رو نقشه ترور وي طرح شد و در سالروز شهادت امام جواد(علیه السّلام) در هفتم مهر 1360 در چهل‏ونه سالگي به دست يكي از منافقين كوردل، بر اثر انفجار نارنجك به شهادت رسيد. بدن پاره پاره اين شهيد عالي مقام پس از تشييع باشكوه مردم، در جوار مرقد منور امام رضا(علیه السّلام) به خاك سپرده شد.
آيت‏اللَّه محمد حسن صافي اصفهاني در سال 1298ش (1338ق) در اصفهان زاده شد وي پس از پشت سر گذاشتن تحصيلات جديد، به فراگيري دانش‏هاي ديني روي آورد و پس از مدتي اقامت در اصفهان و قم، به نجف اشرف عزيمت نمود. آيت‏اللَّه صافي در نجف در محضر استادان نامداري همچون شيخ محمد علي كاظميني، سيد عبدالهادي شيرازي، سيد محسن حكيم و سيد ابوالقاسم خويي استفاده‏هاي وافر بُرد و در مدت اقامت 27 ساله در نجف، مباني فقهي، فلسفي و اخلاقي خود را استوار ساخت. ايشان در 50 سالگي به اصفهان بازگشت و به تدريس، امامت جماعت، پرورش شاگردان و ارشاد مردم پرداخت. آيت‏اللَّه صافي بعدها رياست حوزه علميه اصفهان را به عهده گرفت و منشأ خدماتي گرديد. اين فقيه بزرگوار تأليفات متعددي به نگارش درآورد كه تطبيق بين اقتصاد اسلامي و اقتصاد سوسياليسم و كاپيتاليسم و نيز تقريرات دروس فقه و اصول از آن جمله‏اند. ايشان همچنين بر فقه، اصول، كلام، تاريخ، تفسير، فلسفه و اقتصاد چيرگي تام داشت. اين عالم رباني سرانجام در هفتم مهر 1374 برابر با سوم جمادي‏الاول 1416 ق در هفتاد و شش سالگي بدرود حيات گفت و پس از تشييعي باشكوه، در كنار مرقد علامه مجلسي به خاك سپرده شد.
حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و يارانشان شهرمكه را فتح كردند. رسول گرامي اسلام با انعقاد پيمان حُدَيبيّه با قريش پذيرفتند كه مدت 10سال ميان دوطرف جنگي نباشد. اما پس از نقض اين پيمان بدست قبيله بني بَكر متحد قريش و حمله آنان به قبيله بني خزاعه ازهم پيمانان حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ايشان به طرف مكه حركت كردند. سپاه حضرت ختمي مرتبت درطول راه برتعداش افزوده مي‎شد و آن حضرت پس از ورود به مكه و طواف كعبه و شكستن بتهاي درون كعبه اهالي مكه را عضو كردند. حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خطاب به اهل مكه فرمودند:” برويد كه آزاديد” و خود و يارانشان 19 روز بعد مكه را به قصد مدينه ترك كردند.
آيت الله حاج ميرزا حسين خليلي تهراني از فقيهان بزرگ ايران وفات يافت. آيت الله تهراني درپايان تحصيلات مقدماتي از محضر بزرگاني چون آيات عظام شيخ مرتضي انصاري و ملا محمد تقي گلپايگاني بهره برد و بعد ازسالها شاگردي و تحصيل مستمرخود ازعلماي بزرگ شد. آيت الله خليلي تهراني دركنارتدريس فقه، همگام با آيت الله مازندراني و آخوند خوانساري مبارزه گسترده‎اي براي براندازي حكومت استبدادي و برقراركردن مشروطه آغاز كرد. ازآثار بجاي مانده ازآيت الله خليلي تهراني«ذَريعَةُ الوِدادْ، و نِجاةُ العِبادْ» را مي‎‏توان نام برد.
ابوعلي محمد بن علي بن حسين بن مُقلَه بغدادي معروف به ابن مُقلَه در سال 372 ق در بغداد به دنيا آمد و نزد دانشمندان مشهور آن زمان به كسب دانش و معارف ديني پرداخت. ابن مُقلَه در جواني به وزارت در دستگاه عباسي رسيد، اما پس از چندي به دليل مخالفت‏هاي شديد با مظالم و انحرافات حاكمان عباسي، مورد خشم آنان قرار گرفت و زنداني شد. سرانجام به دستور حاكم وقت، زبان و دست راست ابن مُقلَه را بريدند و سپس او را كشتند. بيشترين شهرت ابن مُقلَه در هنر خوشنويسي است. وي حروف را به شكل هندسي بسيار زيبايى مي‏نوشت و بسياري از شرح حال نويسان، او را نخستين طراح رسم الخط و شيوه‏ي جديد خط عربي دانسته‏اند. همچنين ابن مُقلَه مخترع خط ثُلْث، نَسخ، رِقاع و... است و چندبار قرآن را با خط خوش نگاشت. از آثار ابن‏مقلَه مي‏توان به كتاب رساله في علمِ‏الخَط و القَلَم اشاره كرد.
شيخ هادي فرزند مولي محمدامين تهراني، از بزرگان علماي طراز اول اوايل قرن چهاردهم، عالم به فروع و اصول، جامع معقول و منقول و داراي تاليفات متعدد است. وي مقدمات تحصيل را از علماي تهران و اصفهان فراگرفت. آيت اللَّه تهراني در نجف اشرف از پرورش يافتگان حوزه‏ي درس فاضل ايرواني، ميرزا محمد حسن شيرازي، شيخ مرتضي انصاري، شيخ عبدالحسين جَنّات و صاحب روضات الجنات بوده است. آثار گران‏بهاي او كه حاكي ازمراتب بالاي علمي اوست، عبارتند از: اتحادُ الوجود و الماهيه، الاِتقان، الارث، الاستِصحاب، اصالةُالبِرائه، منظومه في الكلام، التوحيد و دائِعُ النبوه في الاحكام الشرعيه.
حاج ميرزا حسين فرزند حاج ميرزا خليل تهراني از فقهاي شيعه در قرن چهاردهم هجري و از پرورش يافتگان حوزه‏ي درس شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر و شيخ مرتضي انصاري بود. ايشان پس از فوت حاج ميرزا محمدحسن شيرازي، مرجع تقليد بعضي از مناطق شيعه‏نشين گرديد. آيت اللَّه خليلي از رهبران نهضت مشروطيت در نجف بود كه باتشكيل چند انجمن، روحيه‏ي مبارزه با استبداد را در ايراني‏ها تقويت نمود. از ايشان آثار خيريه‏اي بر جاي مانده كه از آن جمله مي‏توان به بناي دو مدرسه در محله‏ي عماره‏ي نجف اشرف اشاره نمود. اين عالم بزرگ در روز جمعه دهم شوال 1326 قمري در مسجد سهله وفات يافت و پس از انتقال به نجف اشرف در مقبره‏ي خصوصي خود مدفون گرديد.
ايزيكو فرمي فيزيكدان ايتاليايي درشهر رم بدنيا آمد. ذوق و علاقه فرمي به فيزيك از سالهاي نوجواني دروجودش آشكارشد و فرمي بعد ازاتمام دوره دانشگاه در ايتاليا و آلمان در25سالگي قانون حركت مولكولهاي گاز را كشف كرد. فرمي نخستين كسي بود كه درباره تغييرات اتمي عناصر تحقيق كرد. اين محقق و فيزيكدان بزرگ درسال 1938ميلادي جايزه نوبل را دررشته فيزيك بدست آورد. گفتني است كه صدمين عنصر شناخته شده درجدول تناوبي عناصر به ياد فرمي؛« فِرميوم» ناميده شده است.
كريستين فريدريش هِبِل، شاعر، منتقد و نمايش‏نامه نويس آلماني در 12 مارس 1813م در خانواده‏اي تهي‏دست به دنيا آمد. وي از نوجواني به دليل مرگ پدر، براي تأمين معاش به شغلي در مطبوعات اشتغال يافت و پس از مطالعه بسيار و اندوختن معلومات خود، به نوشتن پرداخت. هبل در بيست سالگي نوشته‏هايش را براي نشر به مجله‏هاي ادبي هامْبورگ آلمان فرستاد و سپس به تحصيل روي آورد. وي در سال‏هاي پس از آن ضمن ادامه تحصيل، كارهاي ادبي خود را ادامه داد و با نگارش نمايش‏نامه‏هايى هم‏چون يوديت، ماريا ماگدالِنا، هرود و ماريا مِنِه و گوگِس و انگشتري او و... به شهرت فراواني رسيد. آثار نمايشي هبل شامل نمايش انديشه‏ها و احساس‏هاي بدبينانه و نامطبوع زندگي است كه روح تيره و تنهايى و شكست را نمايان مي‏سازد. در نظر هِبِل صحنه‏هاي غم‏انگيز، نتيجه و محصول اجتناب‏ناپذير تلاش فردي است. قدرت و برجستگي فردْ پيوسته با كشمكش و مبارزه همراه است و دستخوش قوانين ماوراي جهان مادي است. فرد مي‏كوشد كه خود را از فرسودگي اموري كه با آن روبرو مي‏شود برهاند، اما اراده‏اش در برابر قدرت اصلي كه مافوق همه چيز است، خُرد مي‏شود. هبل موضوع نمايش‏نامه‏هايش را از تاريخ قديم و جديد زندگي معاصر بيرون مي‏كشد و بناي نمايش‏نامه‏ها را بر عصرهاي تحول و چهارراه‏هاي تاريخ قرار مي‏دهد. او در عين حال، وجود خود را در وراي آثارش مي‏نماياند و همدردي خود با فرد در برابر نظام و قوانين خردكننده را نشان مي‏دهد. نمايش‏نامه‏هاي نخستين هبل به صورت نثر به نگارش درآمده و نمايش‏نامه‏هاي بعدي در شعر آزاد ساخته شده است. علاوه بر آثار نمايشي، از هِبل، تعداد فراواني نوشته در نقد و نظريه‏هاي مربوط به تئاتر و نامه‏ها و يادداشت‏هاي بسيار سودمند بر جاي مانده است. نامه‏هاي هبل نه تنها به سبب گيرايى، بلكه به علت اهميتي كه از نظر تاريخ و نقد ادبي دارد، بسيار جلب توجه كرده و جزو نوشته‏هاي رسمي آلمان درآمده است. محروميت‏هاي دوره كودكي و جواني بر جسم هِبل اثر گذاشت و بيماري مهره پشت، او را به سوي مرگي زودرس كشاند تا اينكه كريستين فريدريش هِبِل در 29 سپتامبر 1863م در پنجاه سالگي درگذشت.
اميل ادوارد شارل آنتوان زولا، داستان‏سراي شهير فرانسوي در دوم آوريل 1840م در پاريس به دنيا آمد. وي در ابتدا داراي زندگي فقيرانه‏اي بود و با تنگ‏دستي روزگار مي‏گذرانيد اما پس از اشتغال در يك كتاب‏فروشي، اوقات فراغت خود را صرف نويسندگي نمود و پس از انتشار چند اثر خود، مورد توجه جامعه ادبي فرانسه قرار گرفت. زولا طرفدار سرسخت و يكي از پايه‏گذاران سبك ناتوراليسم و مبلغ اين مكتب بود كه بر اساس آن، داستان بايد بر تفكر علمي و توصيف دقيق استوار باشد. زولا ابتكار واقعي هنري را در رها كردن سنت‏ها و تابع زندگي زمان شدن مي‏دانست و اعتقاد راسخ داشت كه روش علمي، بهترين روش براي نزديك شدن به حقيقت است. وي معتقد بود كه زندگي را چنان كه هست بايد ديد از اين رو، زولا براي تصوير دقيق زندگي عصر خود، توصيف جزئيات را به سرحد كمال رساند و در اين راه، چيزي او را متوقف نكرد. او در آثار خود، واقعيات را با تلخ‏ترين و خشن‏ترين جنبه‏هاي آن تشريح مي‏كرد. زولا از دريچه يك دانشمند دقيق و ريزه كار به زندگي مي‏نگريست و با دقت خسته كننده‏اي، آن را نقاشي مي‏كرد. زولا در اواخر عمر مورد توجه شديد مردم قرار گرفت و آكادمي فرانسه او را به عضويت قبول كرد ولي زولا دعوت آكادمي را نپذيرفت. داستان‏هاي زولا، بيشتر حاوي بررسي‏هاي دقيق در شناسايى مردم و خوي و نژاد و طبيعت آن‏هاست. زولا از مصلحان اجتماعي زمان خود نيز به شمار مي‏رفت و با كليساداران كاتوليك به مخالفت پرداخت. زولا در هنر رمان نويسي، ابتكارهاي جالب توجهي به كار برده و در تصوير اجتماع، استعدادي بي‏نظير و استثنايى نشان داده است. در نظر او، همچنانكه جراح، جسم بيمار را مي‏شكافَد تا بر آن تغييرات لازم را انجام دهد، رمان‏نويس نيز بايد تغييرات عميق جسمي قهرمانان كتاب خود را مورد بررسي دقيق علمي قرار دهد. زولا به قهرمانان آثار خود، برجستگي و واقعيت پرجاذبه‏اي مي‏بخشد، چنانكه خواننده در پشت چهره‏هاي داستاني، اشخاص واقعي را به خوبي مي‏بيند. آثار زولا با آن كه بر جنبه‏هاي علمي زيست‏شناسي و مسئله توارث و جبر علمي متكي است، از جنبه‏هاي شاعرانه و تغزّلي و صور ذهني خارق‏العاده نيز سرشار است. نفوذ زولا و مكتب ناتوراليسمِ او در نويسندگان ملل مختلف قرن بيستم، انكارناپذير است. دكّه مي‏فروش، نانا، ژرمينال، سه شهر، خطاي كشيش، انسان وحشي و قلب پاريس از جمله آثار مهم او مي‏باشند. اميل زولا سرانجام در بيست و نهم سپتامبر سال 1902م در شصت و دو سالگي در پاريس درگذشت.
وينسلو هومر، نقاش برجسته امريكايى در 24 فوريه 1836م در بندر بوستون امريكا به دنيا آمد. وي از كودكي به هنر علاقه داشت از اين رو كار خود را با مصوّرسازي و چاپ آغاز كرد. هومر در جريان جنگ داخلي امريكا معروف به جنگ‏هاي انفصال، مأمور تهيه عكس از مناظر جنگ شد و با پايان جنگ، به خلق آثار برجسته و معروف خود پرداخت. او در زمينه گرافيك نيز استعداد خوبي داشت وسال‏ها از راه تصويرگري براي نشريات گوناگون، زندگي خود را مي‏گذراند. هومر سالياني به نقاشيِ موضوعاتي از زندگي روزمره روستايى و چشم اندازهاي امريكا پرداخت و كم‏كم به شهرت دست يافت. بااين حال پس از سفري به انگلستان، تغييري در ديد و شيوه‏كاري او پديد آمد. هومر از آن پس با بياني موجز و بدون تفصيل به تجسم صحنه‏هاي دريايى پرداخت. وي علاوه بر رنگ روغني، از آبرنگ نيز با مهارت استفاده مي‏كرد كه مضامين آن بيشترْ دريا و حالت وحشيِ بيشه‏زاران شمالي بود. گرچه هومر هرگز مضمون طبيعي را رها نكرد، ولي روز به روز بر قابليت خود براي گزينش و انتزاع كردن عناصر تصويري‏اش افزود. او هم‏چنين از نور براي تشديد صراحت و قاطعيت شكل‏ها بهره مي‏گرفت. هومر طي سال‏هاي فعاليت هنري خود آثار متعددي به وجود آورد كه هشت ناقوس، راست و چپ و اسيران جبهه از آن جمله است. وينسلو هومر سرانجام در 29 سپتامبر 1910م در 74 سالگي درگذشت.
كشور ليبي از اوايل قرن شانزدهم ميلادي بخشي از قلمرو امپراتوري عثماني بود و تا سال 1835م كه مستقيماً تحت نظارت دولت عثماني قرار گرفت فرمان‏روايان اين كشور، منصوب و مأموري خراج‏گيري دولت عثماني بودند. در اين ميانْ دولت استعمارگر ايتاليا كه از مدت‏ها قبل چشم طمع به شمال افريقا به ويژه ليبي دوخته بود از ضعف دولت عثماني استفاده كرد و با يورش به اين منطقه در 29 سپتامبر 1911م، آن را از دست امپراتوري عثماني خارج ساخت. اين جنگ منشأ تشكيل كشور ليبي گرديد و سرزميني كه تا آن زمان بيشتر به طرابْلُسِ غرب معروف بود، نام ليبي گرفت. ليبي در جريان جنگ جهاني اول تحت استعمار كامل ايتاليا واقع شد و پس از چهل سال، سرانجام در 24 دسامبر 1951، استقلال خود را اعلام كرد. (ر.ك: 1 سپتامبر و 24 دسامبر)
پاريس و لندن در جريان جنگ جهاني اول و پس از آن، در مورد تقسيم امپراتوري عثماني ميانِ خود به توافق رسيده بودند و تصميم جامعه ملل در 24 ژوئيه 1921م براي قيموميّت، در واقع به اين تقسيمْ جنبه قانوني مي‏داد. هم‏چنين كميسيون دائمي قيموميت به عنوان يكي از اركان جامعه ملل، رسيدگي به گزارش‏هاي سالانه سرزمين‏هاي تحت قيموميت و اعلام نظر به شورا را برعهده داشت، گرچه اين وظيفه نيز به صورت صحيح انجام نمي‏گرفت. از طرف ديگر اعضاي اين كميسيونْ برگزيده شورا بودند، نه نمايندگان دول تحت قيموميت. بنابراين مصوبات آنها معمولا بر اساس خواست‏هاي دول بزرگ انجام مي‏گرفت. يكي از اولين طرح‏هايى كه در اين زمينه ارائه شد طرح قيموميت مناطقي در افريقا و اقيانوس آرام بود اما در مورد كشورهاي خاورميانه، اتخاذ تصميم چندين بار به تعويق افتاد و سرانجام طرح‏هاي مربوط به اين كشورها در 29 سپتامبر 1923 قوت اجرايى پيدا كرد. بر اساس تصميم كميسيون، سرزمين‏هاي لبنان و سوريه تحت قيموميت فرانسه قرار گرفت، و عراق، فلسطين و ماوراي اردن تحت سيطره انگلستان درآمد. اگرچه سپردن حاكميت سرزمين‏هاي اسلامي به فرانسه و انگليس، خشم مردم مسلمان منطقه را برانگيخت، اما اين دو كشور، سلطه خود را بر سوريه، لبنان، عراق، و اردن تحكيم بخشيدند و به ويژه انگليس، زمينه لازم براي تشكيل دولت نامشروع صهيونيستي در فلسطين را فراهم كرد.
با حمله قواي آلمان به لهستان و آغاز جنگ جهاني دوم، علي‏رغم مقاومت مردم ورشو پايتخت لهستان، اين كشور در روز 27 سپتامبر تسليم شد و نبرد لهستان در روز 28 سپتامبر به پايان رسيد. در اين جنگ، بيش از سي‏صد هزار لهستاني كشته و تعداد زياد ديگري مجروح و مفقود شدند. با اين حال، در روز 29 سپتامبر 1939م، آلمان و شوروي به عنوان فاتحان اين نبرد، قرارداد جديدي در مسكو امضا كردند و به تقسيم لهستان بين خود جنبه رسمي دادند. به موجب اين قرارداد، سهم عمده‏اي از گوشت قرباني لهستان، يعني يك‏صد و بيست هزار كيلومتر مربع از اراضي شرقي اين كشور به شوروي تعلق گرفت و نزديك به يك‏صد و چهارده هزار كيلومتر مربع از سرزمين‏هاي غربي آن نيز ضميمه آلمان شد. لازم به ذكر است كه انعقاد قرارداد جديد و تقسيم لهستان در واقع در پي توافقاتي بود كه پنج هفته قبل از آن در اواخر اوت 1939م ميان آلمان و شوروي به دست آمد و سران دو كشور آن را تاييد كرده بودند. اين نواحي در سال‏هاي جنگ جهاني دوم، صحنه نبردهاي متعددي شد تا اين‏كه پس از جنگ، استقلال خود را باز يافت.
چارلز ريشتر با همكاري يك محقق ديگر، در دهه 1930م، زلزله‏ها را بر اساس دامنه امواج دروني آنها و مقدار انرژي كه آزاد مي‏كنند از يك تا نُه تقسيم بندي كرد و مقياس ريشتر را به ثبت رساند. مقياس ريشتر در هر مرحله بالاتر، نمايان‏گر افزايشي معادل ده برابر است به اين معني كه موج‏هاي 7 ريشتري ده برابر بيشتر از امواج 6 ريشتري و صد برابرِ موج‏هاي تكان‏دهنده 5 ريشتري مي‏باشد. قبل از آن، دانشمندان، زلزله‏ها را بر اساس اثرات ظاهري آن‏ها درجه بندي مي‏كردند كه مقياس دقيق و قابل قبولي نبود. اگرچه مقياس ريشتر براي مردم عادي معناي واضحي ندارد اما مي‏توان با تبديل اين درجات به شدت و ضعف زمين لرزه به روشن كردن مفهوم آن كمك نمود. به اين ترتيب زمين لرزه 1 ريشتري فقط با كمك وسائل و ابزار قابل كشف است اما زلزله 4/5 ريشتري به پديد آمدن خسارات منجر مي‏شود. چارلز ريشتر سرانجام در بيست و نهم سپتامبر 1985م درگذشت.